86/12/24
11:27 ص
امانتداری پیامبر اعظم(ص)
قرآن تمامی اعمال و رفتار و اخلاق پیامبر اعظم(ص) را اسوه حسنه برای تمام مسلمین معرفی می نماید (لکم فی رسول الله اسوه حسنه)و یکی از خصلتهای برجسته حضرت محمد مصطفی(ص) که به سبب آن نام وآوازه ایشان در بین مردم سرزمین مکه شهرت یافته بود(امانتداری)ایشان بود.
ایشان از ابتدای جوانی مورد اطمینان دوست و دشمن بودند، حتی کسانی که با ایشان خصومتی داشتند اموال خود را به امانت به آن جناب می سپردند،تا جای که ایشان قبل از بعثت به نام (امین)مشهور بودند. ایشان راجع به (امانت)و(خیانت در امانت) فرمایشاتی دارند که به گوشه ای از آن اشاره می نماییم.
امانتداری یعنی امان دادن به کسی که به تو اعتماد کرده است. گستردگی امانتداری به وسعت موضوعاتی است که مردم نسبت به یکدیگر درباره آنها اعتماد دارند. گاهی یک سخن امانت است، گاهی پول امانت است، گاهی یک راز پنهانی و گاهی یک خبر. حتی دین اسلام وتعالیم و معارف آن در روایات اسلامی جزو امانتها قلمداد شده، بلکه بزرگترین آنها می باشد. کسی که در امانت خیانت کند در روایات اسلامی از ایمان خارج شده به طوری که حضرت رسول(ص) می فرماید:((از ما نیست کسی که در امانت خیانت کند))و((کسی که امانتدار نباشد ایمان ندارد))و همچنین فرموده اند :((کسی که به امانتی خیانت کند و در آن حال بمیرد به غیر دین من مرده است وخدا را در حالی که بر او خشمگین است ملاقات می کند))ونیز فرمودند :
((افشا سر برادرت خیانت است بنابراین از این کار دوری کن.))
خیانت در امانت در نزد آن حضرت به قدری زشت بود که حتی اجازه ندادند جواب خیانت با خیانت داده شود و فرمودند: ((به کسی که به تو خیانت کرده خیانت نکن که تو هم مثل او خواهی بود)).
آن حضرت برای شناسایی کسانی که نمی شوند به آنها اعتماد کرد و ایشان را امین شمرد علاماتی بیان فرمودند:
1- نافرمانی خدای رحمان 2- آزار رساندن به همسایه 3- نفرت از مومنان 4- نزدیک شدن به طغیان و سرکشی
در مورد اهمیت دادن حضرت پیامبر اعظم(ص) به امانتداری و راستگوی همین بس که روایت شده حضرت علی(ع) به واسطه امانتداری و راستگویی آن مقام را در نزد پیامبر(ص) کسب کرده بودند. امانتداری آثاری در زندگی انسان دارد. حضرت رسول(ص) فرمودند: ((امانتداری باعث توانگری و بی نیازی می شود، خیانت باعث فقر و نداری)).
شایسته است ما مسلمین با پیروی از سیره اسوه حسنه در هیچ امانتی خیانت نکنیم و با مراعات(امانتداری و راستگویی)خودمان را به آن اسوه اعظم نزدیکتر کنیم و از دوستان واقعی او و امت نمونه باشیم.
راستی و راستگویی پیامبر اعظم(ص)
یکی دیگر از صفاتی که دروجود پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) شاخص بود و همگان حضرت را به این صفت می شناختند، راستگوئی حضرت بود. به طوری که هیچگاه از ایشان دروغی شنیده نشده بود وبه همین علت هر خبری که می فرمود، او را تصدیق می کردند وخبررا از او تایید می نمودند واگر در تاریخ می بینیم که گروهی به آن حضرت ایمان نیاوردند، ازترس به خطر افتادن جایگاه اقتصادی اجتماعی سیاسی وفرهنگی ایشان در نزد مردم بود و گرنه همگی صدق دعوی آن حضرت را تایید می کردند. روایت است که منفورترین صفت در نظر ایشان دروغگویی بود و اگر از کسی دروغی می شنید مهرش از دل حضرت بیرون می رفت، تا وقتی که توبه کند واز دروغ خویش پشیمان گردد. از جمله دستورات ایشان این است که :(( بر شما باد راستگویی ودرستی که آن دری است از درهای بهشت )). ایشان دروغ را دریک (خیانت بزرگ) نسبت به برادران دینی می دانند ایشان می فرمایند:((وقتی بنده ای دروغ می گوید، فرشته از بوی گند دروغ از دروغگو تا جایی که چشم کار می کند دور می شود.))
آن حضرت دروغ را دری از درهای نفاق می دانند ومی دانیم که پایین ترین طبقات جهنم از آن منافق است.
فرد مومن به خدا و رسول او هیچگاه دروغ نمی گوید، زیرا پیامبر خدا(ص) فرمود:((مومن برهر خصلتی سرشته می شود به جز خیانت ودروغ)). در مورد جایگاه دروغگو ایشان فرموده اند :((وای بر کسی که برای خنداندن مردم دروغ بگوید وای بر او وای بر او)) وهمچنین کم مروت ترین مردم دروغگو است. بر اساس روایتی از ایشان اگر کسی هر چه می شنود بازگو کند، خود به خود دروغگو خواهد شد. ایشان می فرمایند : (( برای دروغگویی همین بس که انسان هر چه می شنود بازگو کند)).
علت دروغ: دروغگو دروغ نمی گوید مگر به سبب حقارتی که در اوست .
آثار دروغ: ایشان می فرمایند تکرار دروغ باعث ایجاد نقطه سیاهی در قلب انسان و سر انجام سیاهی قلب او را فرا می گیرد و خداوند او را از دروغگویان می شمارد .
پیام رسان
منتظران چشم به راه آمدنش هر لحظه زمین قلبهایشان را با یادش آب و جارو می کنند و دیده ی خویش را به سمت خانه ی دوست تنگ تر می نمایند. شاید زیباترین لحظه ی تاریخ را با قاب دیدگانشان به تصویر در آورند. این همان چیزی است که هر جمعه در دعای ندبه از تارهای وجودشان به مولای خویش عرضه می دارند: متی ترانا و نراک